پست‌ها

نمایش پست‌ها از نوامبر, ۲۰۱۹

مثنوی آه ؛ اثر آقای علی ناصری

 به مناسبت۵ آذر ۹۸ یاد یاران ام ،به دل سدی زدم دربساط حادثه، نقدی زدم اشک گشتم درطلسم سالها شرح هجران می نویسم آه ها سوزدارد،مانده ام کوچه یپروازها چشم هجران می شود آوازها اشک دردمسخت ویران می کند آه سرد،این خانه زندان می کند آه یاران ،یک موافق ؟راه کو چهره سجاده ،درد چاه کو در شب بی درد مردان زمین جسم زیبای جوانی روی مین درهجوم وحشی این دردها حجم آتش می شوندنامردها آه دردم ، روز باران دیده ام در شبی اندوه یاران دیده ام دولت تزویر مان این روزها چهره ی درد ایم مادرسوزها درشب غفلت زراه مردها درسرهر کوچه اند بی دردها صورت درد است و باران می شوم شرحی،ازاندوه یاران دیده ام کوچه هایدردی به آه مادراست چهره های زردی به خط آخراست آه امشب کوچه دربیدادسوخت مثنوی ها در شب فریاد سوخت هان عزیزان عده ای را خواب برد قصه ی این غصه هارا آب برد ناله ی آخر شدم این روزها چشم بارانم به جنگ افروزها در شب قناسه ها در رمل ها درس خون را می نوشتنداهل ها آه دارم مردمان رمل ها سرور شدند در همه این سال ها گوهر شدند آه یاران نامه ها مان کو؟ چه شد امشب این غمنامه هامان کو؟چه شد آه یاران نامه هامان آه شد یادمان جبهه ه...

اولین برف پاییزی 98

تصویر